مریم پناهی فرزند شهید پناهی گفت: پدرم همیشه بر نماز اول وقت و رعایت حجاب اسلامی تاکید داشتند و ایشان در وصیت نامه خود نیز به این دو امر اشاره کردند.
به گزارش امور زنان و خانواده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در راستای سلسله برنامههای بزرگداشت چهلمین سالگرد دفاع مقدس(کارگروه زنان و خانواده)، طرح مصاحبه بانوان معزز فرزند شهید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: با موضوع « شهید در تجارب زیسته یادگاران شهید » بهمناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس:
لطفا خود را معرفی کنید و در خصوص توانمندیهایتان سخن بگویید؟
اینجانب مریم پناهی فرزند شهید رمضان پناهی کارمند رسمی در دفتر مدیریت عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستم در زمینه فعالیتهای فرهنگی و هنری سابقه طولانی دارم، از زمان کودکی در تمام حوزهها حضور فعال داشتم در اکثر مسابقات فرهنگی و هنری رتبه اول را کسب نموده که عباتند از (مسابقات تواشیح ،سرود ،مقاله نویسی) . در حال حاضر یک کتاب شعر در قالب سپکو به صورت اشتراکی به چاپ رسانده و دومین کتاب هم در حال چاپ و توزیع میباشد در زمینه شعر سپید و کلاسیک هم در حال فعالیت میباشم .
لطفا پدر بزرگوارتان را معرفی کنید؟(سبک زندگی، خصوصیات اخلاقی خاص شهید در جایگاه قهرمان ملی)
پدرم در یک خانواده متدین و انقلابی به دنیا آمدند از همان ابتدای نوجوانی در راهپیماییها و تظاهرات شرکت مستمر داشتند از خصوصیات بارز ایشان حس ولایتمداری و فرمانبرداری از ولایت فقیه بود که به فرزندان خود نیز چنین آموختند که همواره مطیع امر رهبر باشند. پدرم بیشتر عمر خود را در جبههها به سر بردند، لذا بار تربیت فرزندان بر دوش مادرم قرار گرفت که در نبود پدر با خیاطی و گلدوزی به صورت شبانه روزی امرار معاش میکردند. ما یک خانواده نه نفره هستیم که بعد از شهادت پدرم، تمام بار زندگی بر دوش مادر افتاد و ایشان دلسوزانه هم در جایگاه مادری و هم در نقش پدر، برایمان جسم و روح خود را خرج کردند و ما را سر و سامان دادند. همچنین برادر بزرگم در بمباران نیروگاه اصفهان به شدت مجروح شدند، اما هرگز به دنبال جانبازی و استفاده از تسهیلات نرفتند. در حال حاضر هم به علت مبتلا به بیماری لاعلاج ام اس در بستر بیماری افتادهاند. پدر بزرگ من پدر چهار شهید هستند پدرم بعد از شهادت برادرانش پیش به سوی دفاع از حریم میهن عاشقانه پا در رکاب ولایت قدم برداشتند و در نهایت مدال شهادت بر گردن به سوی بارگاه الهی پر گشودند.
روحشان شاد یادشان گرامی
درخصوص تجارب زیسته خود به عنوان فرزند شهید صحبت کنید؟(چه زمانی متوجه شدید که فرزند شهید هستید و چگونه توانستید با خلاء نبود پدر کنار بیایید)
از آنجا که مادرم زنی صبور و مقاوم است، چه در زمان حیات پدر و چه در زمان شهادت به گونهای ما را تربیت کردند که هیچگونه خلایی در هر دو زمان احساس نکنیم. شکر خدا همانند مادر، بسیار صبور و مقاوم تربیت شدیم. در همان زمان کودکی یعنی هفت سالگی یاد گرفتم چگونه با مشکلات دست و پنجه نرم کنم گرچه سخت بود ولی ممکن بود. در حال حاضر با وجود دو فرزند همچنان مثل مادر صبور و مقاوم ایستاده ام و برای رفاه فرزندانم تمام تلاش و کوشش خودم را به خرج می دهم امید که خدای منان همواره دستگیر همه بندگان خوب خود باشند.
اندکی از خاطرات پدر بزرگوارتان در راستای ترویج و فرهنگسازی روحیه ایثارگری سخن بگویید؟
پدر همیشه سفارش بر نماز اول وقت و رعایت حجاب اسلامی را داشتند، حتی در وصیت نامه خود هم به این نکته اشاره فرمودند در زمینه حضوردر جبهه هم تقریبا پنج سال متوالی با خیال آسوده و راحت به دفاع از میهن خود پرداختند پدرم خیلی دیر به دیر از جبهه باز میگشتند وقتی هم میآمد سریعا کارهای عقب افتاده را سر و سامان میداد و دوباره عزم رفتن به جبهه را میکردند. چون نیروی رزمی بهداری سپاه بودند؛ فرصت گرفتن مرخصی نداشتند چراکه وظیفه خود میدانستند که به امر رهبر و انجام تکلیف دینی و شرعی خود بپردازند. پدرم در جبهه به کار آرایشگری هم میپرداختند و بیشتر اوقات هم با زبان روزه تا تا دیر وقت بیدار میماندند. من خاطره زیادی از پدر در ذهن ندارم فقط میتوانم بگویم پدر تنها تکیه گاه امن خانه ای ست که مادر با عشق آبادش میکند .
از روزهای سخت و پر فراز نشیب های زندگی در جایگاه فرزند شهید سخن بگویید؟
برای یک دختر، پدر تنها درختیست استوار؛ که میتوان زیر سایه اش امنیت را به آغوش زندگی فرا خواند و چه سخت است دوری و محرومیت از این سایه، که همیشه داغ نبودش کنج دل باقی است، امید که از ما خشنود باشند. افتخاری بس بزرگ است؛ یادگار کسی بودن که یادش همیشه در نهانها به یادگار باقیاست.
تعلق داشتن به خانواده ایثارگر همواره به عنوان یک سرمشق و الگو در جامعه عنوان شده است.در بزرگداشت چهلمین سالگرد دفاع مقدس نظر شما در این خصوص چیست؟
تعلق سبزیست پر از افتخار، گر چه مسئولیتی سنگین بر دوش ما و امثال ما استف اما میتوان به صراحت گفت: سرنوشت ما را خدایی رقم زده است که خود الگوی صبر و استقامت است. ما توقع زیادی از جامعه نداریم فقط خون پدرانمان پایمال نگردد و سعی شود با همدلی راه شهدا و سیره ایشان در جامعه ادامه یابد که بنا به وصیت خودشان قیامت دامن مان را خواهند گرفت. گرچه شهدا زندهاند اما در پیش خدا روزی میخورند .