قاسمعلی فراست در نشست «آسیبشناسی داستانهای دفاعمقدس» گفت: ادبیات یکی از مدیومهایی است که میتواند یک واقعه را جاودان کند و به همان شکلی که بوده و هست آن را تصویر کند.
به گزارش روابطعمومی موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران، نشست «آسیبشناسی داستانهای دفاعمقدس» به مناسبت چهلمین سالگرد هفته دفاع مقدس، جمعه (چهارم مهرماه) با حضور قاسمعلی فراست، نویسنده حوزه دفاع مقدس و محمد حنیف، رماننویس و پژوهشگر ادبیات داستانی از سوی موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران در نمایشگاه ملی دستاوردهای دفاع مقدس و مقاومت برگزار شد.
قاسمعلی فراست در ابتدای این برنامه با مطرح کردن این موضوع که جنگ ایران و عراق جنگی بینظیر بود اما آنچنان که باید و شاید ادبیات آن در داخل و خارج از کشور مخاطب جذب نکرده است، اظهار کرد: در حال حاضر در پی یافتن چرایی بینظیر بودن این جنگ نیستم، بلکه میخواهم بگویم چرا با توجه به این که نویسندگان در تمام دنیا به دنبال نوشتن از چنین موضوعاتی هستند ما همچنان ادبیاتی در خور این جنگ مهم نداشته و نداریم.
این نویسنده همچنین بیان کرد: ادبیات یکی از مدیومهایی است که میتواند یک واقعه را جاودان کند و به همان شکلی که بوده و هست آن را تصویر کند. به گمان بنده ادبیات یکی از قالبهایی است که وقایع مختلف اجتماعی را واقعیتر، نابتر و خالصتر مطرح میکند.
وی افزود: برای به این نتیجه رسیدن چند شرط لازم است؛ اول این که همانطور که برای جنگ یک فرمانده انتخاب میشود در ادبیات نیز باید فرمانده داشته باشیم، به همان مقدار که یک فرمانده در جنگ پیروزی به ارمغان میآورد فرمانده ادبیات نیز میتواند پیروزیهای ادبی و هنری کسب کند. شاید برخی بگویند که جنگ ناگهانی و بیخبر بود که حق را میگویند ولی در همین جنگ ناگهانی یک مرد فرهنگی به نام دکتر چمران پیدا میشود و در همین شرایط موتورسوارهای جنوب تهران که جوهر و غیرت خوبی دارند را وارد کار کرده و از تجارب و تخصص آنها در موتورسواری به نفع جنگ استفاده میکند.
فراست با بیان این که با شروع جنگ بوسنی، دیوید مونرو به این جنگ رفت و تنها چند ماه پس از شروع جنگ رمان «عشق گمشده» را منتشر کرد اظهار کرد: کشور ما از کدام نویسنده درخواست کرد تا در جنگ حضور پیدا کند، ببیند و بنویسد؟ اگر کسانی چون احمد دهقان، بایرامی، داوود امیریان و مجید قیصری از جنگ مینویسند خودشان در جنگ حضور داشتند. از دید من دولت باید از نویسنده حمایت کرده، مشکلات معیشتی او را حل کند و چه در زمان جنگ و چه پس از آن او را به مناطق جنگی ببرد تا نویسنده با این فضا آشنا شده و بعد نوشتن داستان را شروع کند.
او همچنین بیان کرد: ما از این که برخی از مسائل جنگی را در داستان روایت کنیم میترسیم. در تمام جنگهای دنیا همه تلاش میکنند تا کشته نشوند در حالی که در جنگ تحمیلی ایران همه برای شهادت و گمنام ماندن تلاش میکردند؛ در چنین شرایطی کدام نویسنده از این موارد سوء استفاده میکند تا داستانی ضد جنگ بنویسد؟
انتشار ادبیات جنگ و دفاع مقدس را به ناشران حرفهای بدهیم
فراست در توضیح دلایل دیگر برای جهانی نشدن ادبیات جنگ ما اظهار کرد: ما یک روایت مردمی از وقایع جنگ داریم و یک روایت مرسوم. حتی اگر روایت مردمی از وقایع جنگ را نشان ندهیم و ننویسیم باز هم میماند و فقط ما خود را ضایع کرده و از اعتبار میاندازیم. اگر نویسندگان مطرح و پیشکسوت ما وارد این ماجرا شده و ما دعوت میکردیم تا جنگ را ببینند و بعد بنویسند، آنقدر پتانسیل این فضا بالا بود و تحت تاثیر قرار میگرفتند که قطعا متن متفاوتی مینوشتند. به نظر من باید از نویسندگان کشورهای دیگر نیز دعوت میکردیم تا ببینند و بعد با زبان خود بنویسند و جنگ هشت ساله و ادبیات دفاع مقدس را به کشور خود بشناسانند.
نویسنده «آن روزها» بیان کرد: اشکالی ندارد اگر که ما به نویسندهای سفارش بدهیم تا رمانی درباره جنگ برای ما بنویسد ولی نباید سفارشینویسی داشته باشیم. در قسمت تولید نیز مسائلی وجود دارد که مانع از رشد ادبیات جنگ ما شده است. همچنان پس از چهل سال نمیدانیم که رمان و داستان جنگی را برای انتشار به ناشر که اکثر آثارش بازاری است نسپاریم و نام آن را روی جلد کتاب ذکر نکنیم. یعنی انتشار کتابهایی در حوزه دفاع مقدس را باید به ناشران حرفهای بدهیم نه بازاری.
خواننده؛ عامل تقویت ادبیات جنگ
او یکی دیگر از دلایل عدم جهانی شدن ادبیات جنگ ما را مربوط به معرفی و نقد کتابهایی که منتشر شده بود دانست و اظهار کرد: رسانهها باید بخشی از وقت خود را به معرفی چنین آثاری اختصاص دهند و همچنین نقدی بر این آثار ارائه دهند تا نویسنده نیز اشکلات خود را دریابد و در آثار بعدی آن را رعایت کند.
قاسمعلی فراست در پایان صحبتهای خود گفت: اگر تلویزیون و مطبوعات ما برای انجام این کار وقت گذاشته بودند به نظرم مردم، کتاب و به ویژه ادبیات جنگ را بیشتر میخواندند. از نگاه من رکن دیگر تقویت ادبیات جنگ خواننده است.
سیاستگذاران فرهنگی باید زیرساختهایی را برای ادبیات جنگ فراهم کنند
محمد حنیف از دیگر سخنرانان این برنامه با بیان این که سفارشینویسی موضوع گستردهای است که باید درباره آن وسیع صحبت شود گفت: در گذشته وقتی در یک دانشگاه میخواستیم فوق لیسانس رشتهای را ارائه دهیم باید زیرساختهای آن فراهم میشد.
او همچنین تصریح کرد: طبق آماری که کتابخانه تخصصی جنگ حوزه هنری ارائه کرده و آماری که من از برخی مقالات استخراج کردم از آغاز جنگ تا آذر ماه سال گذشته ۱۷۷۰۸ جلد کتاب با موضوعات مختلف درباره جنگ ایران و عراق نوشته شده است که از این بین بیشتر از ۴۰ درصد به آثار زندگینامهای و خاطرات اختصاص دارد و ادبیات داستانی ما نیز ۹ درصد این آمار را به خود اختصاص داده است. به نظر من سیاستگذاران فرهنگی باید زیرساختهایی را برای ادبیات جنگ فراهم کنند.
این نویسنده با بیان این که رویکرد نویسندگان پس از پذیرش قطعنامه تغییر کرد افزود: به هر حال روح زمانهای که در کشوری جنگ وجود دارد با زمانهای دیگر متفاوت است. کتاب «دا» به هیچ عنوان در فضای سالهای جنگ اجازه انتشار پیدا نمیکرد از این رو که تباهیو سیاهی جنگ را البته در کنار حماسهها نشان داده است.
محمد حنیف در پایان گفت: مکان اصلی بسیاری از داستانهای جنگی تهران است که از دید من یک نوع آسیب محسوب میشود. همچنین به نقش سربازان بسیار کم پرداخته شده و بیشتر درباره فرماندهان جنگی است. از طرفی جنگ در نواحی کردستان نیز کمترین نمود را در ادبیات دفاع مقدس و ادبیات جنگ ما دارد که باید بیشتر به آن توجه کرد. به نظرم پژوهش پیش از نوشتن در آثار جنگی بسیار مهم است که چندان به آن توجه نمیشود.