بابایی در بخش ابتدایی این نشست درباره وضعیت مستندنگاری جنگ در چهل سال گذشته، بیان کرد: این سبک ادبیات، در زمان جنگ شروع و رونق گرفت. آغاز آن با خاطرهنگاری بود و در ادامه تاریخنگاری و سپس شیوههایی همچون روزنوشتنگاری و ثبت خاطرات شهدا به آن اضافه شد. این کار، فعالیتی آتش به اختیار بود که متولی خاصی نداشت. پایه خوبی در این حوزه ریخته شد و فکر میکنم امروز نسبت به ژانرهای دیگر وضعیت بهتری دارد.
وی با مقایسهای بین میزان آثار تولید شده با محوریت دفاع مقدس از سوی ایران و عراق بهعنوان طرفین جنگ، افزود: حدود هشت سال پیش که به عراق رفته بودم، هرچه در مراکز فرهنگی و بازارها گشتم که ببینم درباره جنگ چه نوشتهاند، حتی یک کتاب هم پیدا نکردم. انگار میخواهند به نوعی آن هشت سال را فراموش کنند. ولی در خارج از عراق کتابهای زیادی درباره جنگ تحمیلی نوشته شده که ازجمله آنها کتاب خاطرات فرماندهان صدام است که در آن سه نویسنده آمریکایی با فرماندهان ارتش عراق به مصاحبه پرداختهاند.
این مستندنگار تصریح کرد: بهنظرم این کتاب خوب و بیطرفانه نوشته شده است. مثلا در بخشی از این کتاب، یکی از فرماندهان عراقی میگوید، طراحی عملیات خیبر، بسیار فکورانه و مدبرانه از سوی ایرانیها صورت گرفت، ولی مشکل این بود که داشتههای ایرانیها با اهدافشان نمیخواند. دلایل این ادعا در کتاب توضیح داده شده که یکی از آنها به موضع تحریمها بازمیگردد. خواننده در این کتاب متوجه میشود که اگر این شکستها حاصل شده، نتیجه یک اراده جهانی بوده که نمیخواست ایران پیروز شود. ولی ما در این زمینه یک فرصتسوزی کردیم، چراکه در تمام این سالها میتوانستیم با فرماندهان ارشد عراقی گفتوگوهای بسیار خوبی داشته باشیم یا مستندهای خوبی تهیه کنیم که میتوانست خیلی از حقایق را روشن کند.
بابایی ادامه داد: شاید محدودیتهایی در بحث نوشتن رمان در حوزه دفاع مقدس وجود داشته باشد. رمان نوشتن یک سری آزادیها و فراغبالهایی میخواهد که شاید در حوزه دفاع مقدس نویسنده این آزادیها را نداشته باشد. مثلا اگر نویسندهای بخواهد درباره یک شخصیت یا آدم مشخصی از جنگ رمان بنویسد، شاید نتواند بهراحتی کلمات و واژگان را بهکار گیرد.
این نویسنده در پایان با اشاره به ادامه مسیر مستندنگاری در حوزه دفاع مقدس، گفت: یک جایی گفتم که شاید یکی از دلایل موفقیت ادبیات جنگ، بیصاحب بودن آن است و شاید بهتر باشد که همینطور مردمی بماند و سازمانهایی که دستشان میرسد به نویسندگان کمک کنند. به فرموده مقام معظم رهبری، شخصیتپردازی از رزمندگان، خلق آثار هنری با موضوع دفاع مقدس و پرداختن به موضوع مدافعان حرم ازجمله محورهایی است که باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند. ایشان استمرار روحیه جهاد در نسل جدید را حاصل ادبیات برخواسته از جنگ میدانند. موضوع مدافعان حرم با آن گستره وسیع، واقعا جای کار دارد. پرداختن به این مساله وظیفهای به گردن نویسندگان حوزه ادبیات داستانی است.
میثم امیری نیز بهعنوان دیگر سخنران این نشست، درباره وضعیت و جایگاه مستندنگاری جنگ در بازه زمانی چهل ساله، بیان کرد: بعد از گذشت 40 سال از آغاز دفاع مقدس، یکی از پرسشهای اساسی برای کسانی که پیش از این جنگ ما را نفی میکردند، این بوده که جنگ ما چقدر کارآمدی داشته و برنده واقعی آن کیست؟ فکر میکنم ادبیات میتواند بگوید حق با که بوده و برنده جنگ کیست. با مقایسه و بررسی آثار و ادبیات تولید شده میتوان به این پاسخ رسید.
وی افزود: ادبیات جنگ، موفقترین حیطه ادبیات است، به این دلیل که مردم خودشان جنگیدند و خودشان آنرا روایت کردند. پیروز جنگ کسی است که آن را روایت میکند. ادبیات جنگ و مستندنگاری میتواند جواب درست را به ما نشان دهد. ادبیات جنگ، ادبیات کاملا موفقی بود از «زمین سوخته» احمد محمود تا آثار امروزی. نویسندگان این آثار کتابهای دیگری هم نوشتهاند، ولی بازهم بهنظر میرسد آثار موفقتر آنها، همان ادبیات جنگ است.
امیری تصریح کرد: با توجه به تجربیاتی که از ادبیات داستانی جنگ در دیگر نقاط دنیا دارم، ادبیات جنگ چند دهه پس از پایان آن شکل میگیرد، پس هنوز دیر نشده است. ولی در این زمینه یک آسیب و خطر وجود دارد. نویسندگان ما شاید به خاطر رواج نوعی عرفانزدگی درباره جنگ، از نوشتن در این حوزه دوری میکنند. پرداختن به خود منطق جنگ و عملیاتها، جای خود را به نوعی سانتیمانتالیسم و نوعی عرفانگرایی داده که با نوع جنگی که مثلا در روایت فتح شهید آوینی دیدیم، فرق دارد. باید این مشکل را درمان کرد. قضیه امام حسین (ع) و عاشورا تا قرنها مسکوت ماند، ولی آن جوش و خروش را نمیتوان خاموش کرد. دفاع مقدس ما هم آنقدر برجسته است که خاموش نمیماند. بهنظرم نسل قبل هم کار خود را در زمینه روایت مستند از جنگ خوب انجام داد.
این پژوهشگر در پاسخ به این سوال که «آیا همه کارهای مستندنگاری، قابلیت تبدیل شدن به داستان را دارند؟»، گفت: در بعضی از کتابها با حجم بالای هزار صفحه بهنظر میرسد 100 تا 150 صفحه نخست چندان ضرورتی ندارد. فکر میکنم این خط باید توسط داستاننویسان شکسته شود. کتابهای مستند حتی آثار ضعیف، حتما چیزهایی در خود دارند، اما برای تبدیل خاطره به ادبیات دراماتیک باید به شیوهای متفاوت نوشت. چیدمان لزوما نیاز نیست که چیدمان تاریخ شفاهی باشد. میتواند از یک رویداد شروع شود و کمکم در ادامه شخصیتها را بشناسیم. از طرفی برخی کتابهای نیز فشرده هستند و نیاز به بسط دارند که برخی اتفاقات این کتابها میتوانند به تنهایی در قالب یک زمان بسط پیدا کنند.
امیری در پایان اظهار کرد: یک مساله مهم برای ما، حس هویتی است که نسبت به جنگ داریم. امروز این جنبه هویتی بیشتر دیده میشود و امید داریم که از این جنگ آثار شاخص زیادی خلق کرد. امروز جامعه نسبت به جنگ و شهدا مأنوستر است و این نوید را به ما میدهد که آینده جنگ، یک آینده روشن است.